به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فارس، روزنامه آرمانملی گفتگویی با جمشید عدالتیان شهریاری، کارشناس و فعال اقتصادی داشته که مهمترین بخشهای آن را در ادامه میخوانید.
- بهنظرم FATF بیفایده است، با پیوستن به این معاهده باید شفاف عمل کنیم در حالی که ما نمیتوانیم شفاف عمل کنیم، برای اینکه نمیتوانیم برای جابهجایی ارز مسیرهای مشخصی را تعیین کنیم. وقتی تمامی مسیرهای مبادلات ارزی کشور بسته و تحریم شدهایم پیوستن ما به FATF چه مزیتی دارد؟ جز اینکه جلوی کار صرافیهایی هم که ارز جابجا میکنند گرفته خواهد شد.
- دولت موافق پیوستن به FATF است، اما از طرف دیگر واقعیت این است که در شرایط تحریم هستیم و نمیتوانیم شفاف عمل کنیم، این مسالهای است که باید هزینه فایده آن مشخص شود و بهنظرم مقامات این کار را انجام دادند. وقتی بانکهای جهان با ما کار نمیکنند و بانکهای ما هم تحریم هستند پیوستن ایران به FATF چه کمکی میتواند به اقتصاد ما کند؟ تنها در صورتی که ایران باید به FATF بپیوندد که تحریمها برداشته شوند.
- مدتها است که از جنبه روانی این موضوع عبور کردهایم. اوایل سال نرخ مبادله دلار حدود ۱۵ هزار تومان بود و الان به ۳۰ هزار تومان یعنی دو برابر و این میزان ارتباطی به جنبه روانی ندارد و نشاندهنده کمبود ارز در بازار، مشکلات مبادله ارزی، کمبود بودجه دولت و ... است. جنبه روانی تا یک مدتی طول میکشد و واقعیتهای بازار همیشه جنبه روانی را خنثی میکند و دو برابر شدن نرخ ارز نمیتواند بهدلیل جنبه روانی باشد بلکه بهدلیل جنبه اقتصادی دارد و به عرضه و تقاضای دلار در بازار و مبادلات ارزی ما مربوط میشود.
- مشکل ما در واقع ارز نیست بلکه وابستگی اقتصاد به ارز است و چون تدبیر دیگری نداریم نرخ ارز در تورم اثرگذار میشود. زمانیکه ریگان رئیس جمهور آمریکا بود ارزش مارک(واحد پول آلمان) آلمان در مقابل دلار ۱۰۰درصد کاهش یافت. یعنی یک دلار ۱/۱ مارک بود که بعد به ۴/۳ رسید یعنی حدود ۱۰۰درصد ولی هیچنوع آثار تورمی که در اقتصاد آلمان نداشت هیچ، باعث شده افزایش صادرات آلمان به آمریکا و سایر کشورها شد چراکه اجناس آلمانی ارزان شده بود.
- کشوری که از نظر اقتصادی و تولید وابستگی کمتری دارد و میتواند کالای جانشینی داشته باشد، در اقتصادی که متغیرهایش درست عمل میکنند و شرایط تحریمی و غیره وجود ندارد، چنین کاهشی باید باعث دو برابر شدن صادرات شود ولی میبینیم که صادرات غیرنفتی در کشور ما کاهش هم یافته است و این اتفاقات هیچکدام از معادلات اقتصادی را دربر نمیگیرد و بهنظر هم نمیآید که جنبه روانی موضوع تا این حد بتواند موثر باشد. مشکل افزایش یا کاهشهزار یا دوهزار تومان در ۳۰ هزار تومان یعنی حدود دو یا سهدرصد نیست، مشکل این است که الان تولیدکننده به سرمایه در گردش وحشتناکی نیاز دارد چراکه تمام مواد اولیه تقریبا دوبرابر شده است.
نظر شما